وبسایت اطلاع رسانی فارسی زبانان استرالیا | Voice Of Australia

| جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ | Friday 3 May 2024
» اجتماعی » مهاجرت هدف یا وسیله

تاریخ انتشار : 1397/12/11 - 12:30

مهاجرت هدف یا وسیله

صدای استرالیا – آیدین جواهریان در مطلبی در وبلاگ خود با عنوان "مهاجرت هدف یا وسیله" نوشت: حرکت مردم به معنی کوچ دائم از جایی به جای دیگر در غالب دسته جات و یا به تنهایی،

مهاجرت هدف یا وسیله

صدای استرالیا – آیدین جواهریان در مطلبی در وبلاگ خود با عنوان “مهاجرت هدف یا وسیله” نوشت: حرکت مردم به معنی کوچ دائم از جایی به جای دیگر در غالب دسته جات و یا به تنهایی، پدیده ای بسیار کهن در سراسر دنیاست. این روزها انقلاب انفورماتیک و انفجار اطلاعات همزمان با پیشرفت تکنولوژی جابجایی میان قاره ای باعث شده مردم یک نقطه از کره زمین به راحتی بتوانند از کیفیت و چگونگی احوالات و زندگی مردم در سایر کشورها باخبر شوند. همچنین سهولت رفت و آمد هوایی باعث شده تا سیل مردم نخبه (بخوانید پولدار و یا متخصص) از کشورهایی مانند چین و هند به سمت غرب سرازیر شوند. هنوز مرزهای سیاسی پر رنگ هستند و با ظهور احزاب راست افراطی در اقصی نقاط عالم، پیش‌بینی می‌شود مرزها پر رنگتر و حساسیت نسبت به مهاجر و مهاجرت بیشتر از سابق نیز شود. که نتیجه آن این است که مهاجرت رفته رفته دشوارتر از سابق می‌شود. اما جمعیت بسیار بالای مردمان کشورهای یادشده بعلاوه مردمان جنگ زده و مهاجرین اقتصادی خاورمیانه که هر روز قانونی و یا غیر قانونی سعی در هجوم به اروپا، استرالیا، کانادا و آمریکا دارند، حساسیت احزاب راست افراطی و ناسیونالیست‌های دو آتیشه را بیش از قبل برانگیخته و تبدیل به کابوسی برای آنها شده. دونالد ترامپ نماینده تمام قد و لیدر این نوع تفکر افراطی در دنیای امروز بر علیه مهاجرین است و بنظر می‌رسد این روند هنوز در ابتدای خویش قرار داشته باشد و در آینده شاهد ظهور رهبرانی به مراتب ضد مهاجر تر در سراسر دنیا باشیم.

اما براستی انگیزه از این حجم بالا و بی سابقه جابجایی و کوچ خودخواسته مردم از شرق به غرب عالم چیست؟

در این نوشتار سعی بر کشف چرایی و چگونگی این مسئله شده است.

مهاجرین به شکل کلاسیک به چند دسته کلی تقسیم می‌شوند. مهاجرت با انگیزه تحصیل، پناهندگی، سرمایه گذاری و مهاجرت متخصصین را می‌توان عمده گروه‌های مهاجرین دانست. اما تقریبا انگیزه کلی همه گروه‌های یاد شده مشترک است و آن چیزی نیست جز فرار از فقر حاکم بر بخش‌های وسیعی از کشورهای آسیایی و زندگی در جوامع نسبتا مترقی، قانونمدار و توسعه یافته به جهت پیشرفت شغلی و بهره‌مندی از آزادی و امنیت اقتصادی و اجتماعی. البته نقش چشم و هم چشمی و عقب نماندن از قافله را هم باید در خصوص بسیاری از مهاجران، از جمله مهاجران وطنی در ایران اضافه کرد. در فرهنگ بومی طبقه متوسط ایران در شهرهای بزرگ، مهاجرت نوعی از موفقیت در راستای تحصیلات عالیه، ازدواج و خرید خانه و… طبقه بندی می‌شود. همین امر باعث پیچیده شدن انگیزه‌های روانی مهاجرین ایرانی می‌شود. از نظر نگارنده مهاجران ایرانی علاوه بر انواع تقسیم بندی کلاسیک گروه‌های مهاجرت، بلحاظ انگیزه نیز به دو دسته کلی تقسیم بندی می‌شود.

دسته اول عاشقان مهاجرت هستند که هدفشان صرفا خود پدیده مهاجرت است. ایشان از هر طریقی و به هر شکلی سعی در مهاجرت دارند بطوری که کمتر به نفس مهاجرت فکر می‌کنند. چشم و هم چشمی و رویا پردازی همراه با فقر تئوری در این گروه بسیار بیشتر از دسته دوم است. می‌روند که رفته باشند بی آنکه نقشه کلی راه، توقفگاه‌ها و اساسا دلیل رفتن را بدانند. کمتر درباب مشکلات فرهنگی نسل اول و دوم مهاجرت چیزی به گوششان خورده یا اگر چیزی هم اتفاقی شنیده باشند ابدا بر روی آن تمرکز نکرده‌اند. بعضی حتی پلن مشخص اقتصادی هم ندارند، خود را بدست سرنوشت و تقدیر می‌سپارند و راهی راه می‌شوند. اگر شد از راه‌های قانونی می‌روند و اگر نشد از بی راهه. عاشق مظاهر و دستاورهای تمدن غرب و دنیای سرمایه داری هستند بدون آنکه تاریخ،فرهنگ، یا حتی اقتصاد آن را به درستی بشناسند. درعوض از آخرین اخبار سوپراستارها و برندهای پوشاک خبر دارند. انواع برندهای مشروبات الکلی را می‌شناسند و آدرس و نام کازینوها و کلاب‌های شبانه را از قبل مطالعه کرده‌اند. عاشقان مهاجرت هدفی جز مهاجرت ندارند و با هر وسیله‌ای و به هر شکلی حاضرند به این هدف برسند. عمده ایشان زندگی موفقیت آمیزی در کشور خود نداشته‌اند و بخت خود را در شروع مجدد زندگی در کشور دیگر جستجو می‌کنند.

دسته دوم افرادی هستند که اهداف مشخصی در زندگی داشته و دارند و چون تحقق آن آرمان‌ها و اهداف را در مملکت خویش بسیار سخت و یا بعضا غیر ممکن می‌بینند ، لاجرم به فکر مهاجرت می‌افتند. این گروه نسبتا از تعصب کمتری نسبت به کشور خاصی برخوردارند و اگر اهداف و آرمان‌های خود را در کشور مقصد نیابند امکان دارد به فکر مهاجرت به کشور ثالت و یا حتی مهاجرت معکوس به وطن بیفتند. نکته مهم درباب این گروه از مهاجرین این است که میدانند چرا مهاجرت می‌کنند.

جالب آنکه به اعتقاد نگارنده هر نوع مهاجرتی از پناهندگی و افراد دارای ویزاهای مهارتی گرفته تا سرمایه گذار و دانشجو در این دو نوع تقسیم بندی قرار می‌گیرند. به عبارت دیگر می‌توان با ویزای دانشجویی یا پناهندگی به کشوری مهاجرت کرد و نا خودآگاه در یکی از این دو تقسیم بندی جای گرفت.

عاشقان مهاجرت چون هدف و دستاوردی جز خود مهاجرت ندارند بشدت دربرابر نقد پدیده مهاجرت و نقد کشور مقصد موضع متعصبانه دارند این گروه معمولا نگاهی از پایین به بالا داشته و خود را مستحق آن همه لطف و بزرگواری در جهت پذیرفته شدن در کشور مقصد نمی‌بینند و درست به همین جهت است که همزمان از داشتن آزادی‌های اجتماعی خوشحال بوده اما خود را شهروند منتقد آن جامعه نمی‌توانند تصور کنند. به بیان ساده از داشتن شغلی ولو پایین و سقفی بر بالای سر و غذایی برای خوردن، آنقدر خرسند و خوشحال بوده و هستند که مجال برای مشارکت در سایر ابعاد اجتماعی و شهروندی نمی‌ماند. برای این دسته از مهاجران هدف (مهاجرت) وسیله را به هر شکلی توجیه می‌کند در حالی که گروه دوم مصرانه پیگیر یافتن اهداف و آرمان‌های خود در کشور مقصد هستند و سعی دارند یک زندگی متعادل با اولویت‌ها و مقاصد از پیش شکل گرفته در زادگاهشان، داشته باشند. به طریق اولا برای مهاجران دسته دوم مهاجرت صرفا وسیله‌ای است برای نیل به اهداف از قبل طراحی شده. به همین دلیل ایشان کمتر دچار جو زدگی، شعار دادن، از خود بیگانگی و استحاله فرهنگی می‌شوند.

مثلا مهاجری که با توجه به شغلش از درامد کمی در زادگاه خود برخوردار بوده می‌داند از پی چه چیز و چرا مهاجرت کرده او بدنبال افزایش درامد در حرفه خود است. همچنین تکلیف مهاجری که بدلیل مشکلات فرهنگی و بی قانونی مهاجرت کرده کاملا با جامعه مقصد مشخص است اگر او خواسته‌های خود را در آنجا جستجو کند و آنها نیابد احتمالا به فکر مهاجرت مجدد خواهد افتاد.

در این بین معمولا مهاجران شرق دور، هندی و بعضا اروپایی در دسته مهاجرین دارای اهداف و آرمانهای مشخص قرار می‌گیرند. تکلیف مهاجرین جنگ زده هم نظیر مهاجران افغانی، عراقی، سوری و .. کاملا مشخص است برای ایشان مهاجرت اصل لازم برای بقا بوده و هست اما تکلیف بسیاری از مهاجرین وطنی هنوز نامشخص است مهاجرینی که در فرهنگی رشد یافته‌اند که مهاجرت مترادف پیشرفت است و دستاوردی از مهاجرت نصیبشان نشده جز خود مهاجرت. هدفی که . وسیله را توجیه کرده است.

آیدین جواهریان


برچسب ها : , ,
دسته بندی : اجتماعی , اخبار , اسلایدر , پیشنهاد سردبیر
دیدگاه کاربران کل نظرات :4
  • Neda

    تاریخ : ۱۱ - اسفند - ۱۳۹۷

    با این مقاله به اهداف م برای مهاجرت سمت و سوی بهتری دادم و جایگاه خودم را پیدا کردم .با تشکر.


    پاسخ

  • علی

    تاریخ : ۱۲ - اسفند - ۱۳۹۷

    درود.هرچند به چشم و هم چشمی در جامعه ایرانی اذعان دارم ولی به گمانم باید دیدگاه کسانی را که در این مقاله “مهاجران بی هدف” خوانده شده اند را بیشتر بررسی نمود.چنانچه نگارنده ارجمند بتواند در این خصوص پژوهشی میدانی داشته باشد کاری سترگ انجام داده است.پیروز باشید جناب جواهریان


    پاسخ

  • امیرحسین

    تاریخ : ۱۲ - اسفند - ۱۳۹۷

    ممنون، مقاله جالبی بود. خیای از ایرانی ها دقیقا بدون هدف و به خاطر چشم و همچشمی مهاجرت میکنند


    پاسخ

ارسال دیدگاه