وبسایت اطلاع رسانی فارسی زبانان استرالیا | Voice Of Australia

| پنج شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ | Thursday 28 March 2024
» اجتماعی » رابطه سیاه نمایی و مهاجرت

تاریخ انتشار : 1399/05/23 - 8:13

رابطه سیاه نمایی و مهاجرت

صدای استرالیا – آیدین جواهریان در مطلبی در وبلاگ خود با عنوان " رابطه سیاه نمایی و مهاجرت" نوشت:


صدای استرالیا – آیدین جواهریان در مطلبی در وبلاگ خود با عنوان ” رابطه سیاه نمایی و مهاجرت” نوشت:

روز به روز بر شدت سیاه نمایی از اوضاع ایران افزده می‌شود، کافی است سری به شبکه‌های اجتماعی بزنیم تا ببینیم چطور بصورت سیستماتیک جک و و عکس و پست‌های مختلف در دامن زدن به این حجم سیاه نمایی تولید می‌شوند. نه اینکه اوضاع سیاه نباشد، که هست خیلی هم هست اما نه مطلقا. طیف زیادی از رنگ‌های دیگر هم هستند و سیاهی هم هست به قدر سهم خودش که این روزها سهم بزرگی است. اما بنظر درک بسیاری از مردم در درون مرزهای ایران از اوضاع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دنیا کاملا مغشوش و غلط هست و اساسا تصور اینکه در مقام مقایسه با سایر کشورها اوضاع در ایران چقدر سیاه هست یا سفید ممکن هست خیلی درست نباشد. علت آنکه به دلیل ارزش پایین پاسپورت ایرانی و همچنین هزینه بالای سفر، عملا برای بخش‌های وسیعی از جامعه امکان مسافرت به کشورهای غربی فراهم نیست و لاجرم دنیا را از زاویه بشقاب‌های ماهواره یا شبکه‌های اجتماعی نگاه می‌کنند.

به عنوان مثال عموما تعریف مردم ایران درباره مفاهیمی چون آزادی، احترام به عقاید دیگران، دمکراسی، و… با آنچه در غرب وجود دارد متفاوت هست. مردم بر این باورند که در غرب هر کسی هر چه دلش بخواهد می‌تواند می‌گوید و نه تنها مورد تعقیب قضایی قرار نمی‌گیرد بلکه پیوسته از او تشکر و قدردانی نیز میشود و همه همیشه با لبخند به عقاید یکدیگر احترام می‌گذارند.

بخش زیادی از این تعریف حداکثری مردم ایران از غرب بنظرم بر عهده رسانه‌هایی بوده و هست که واقعیت را به شکل دروغ و یا ناقص تحویل مردم داده‌اند و یا حداقل واقعیت را دچار بزرگنمایی یا کوچکنمایی کرده‌اند.

از این جهت توقع مردم از خود و حکومت مدام زیاد و زیادتر شده است. این توقع زمانی مهمتر می‌شود که مردم مدام در حال مقایسه شرایط سیاسی، فرهنگی، اقتصادی خود با کشورهای غربی هستند که تماما دارای تاریخ جغرافیا و فرهنگ متفاوتی از ایران هستند.

اتفاقی که در پایان کار رخ می‌دهد اما خیلی وحشتناک هست. توقع سرسام آور و حداکثری از حکومت و مسئولین و هل دادن تمام مشکلات به سمت آنها بی آنکه باور کنیم ما خود سهم عمده‌ای در پیشرفت جامعه داریم. ساده ترین کار سیاسی جلوه دادن تمام مشکلات جامعه هست و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت های خودمان و انداختن آنها به گردن حکومت. مثلا تمام مردم در آلوده کردن محیط زیست و ریختن آشغال در طبیعت نقش دارند اما همزمان همه از زباله‌های رها شده در طبیعت ناراحت هستند و مسئولیت این مشکل را بر عهده حکومت می‌دانند و فکر می‌کنند اگر حکومت عوض شود هر چقدر هم که در جنگل و کوه آشغال بریزند، حکومت جدید نسبت به جمع آوری آن اقدام می‌کند چون حکومت جدید ذاتا خوب هست و حکومت فعلی ذاتا بد. در این مورد احتمالا ایران را با آلمان و ژاپن مقایسه می‌کنند و از اینکه در آنجا هیچ زباله‌ای در طبیعت به حال خود رها نشده، می‌گویند و در عین حال به انتقاد از ایران و حکومت سیاسی آن می‌پردازند. این انتقادها در غالب طنز زرد و جوکها و دابسمش‌های فراوان روزانه در شبکه‌های اجتماعی نظیر تلگرام و اینستاگرام به طرز جانبدارانه ای تولید و پخش می‌شود.

این حجم از سیاه نمایی و افسردگی ناشی از آن ناخودآگاه باعث بروز مهاجرت‌های بی برنامه براساس چشم و همچشمی می‌شود. مهاجر قصه ما بدون داشتن اطلاعات کافی و صرفا بر اساس شرایط اخذ ویزا دارد تصمیم به خروج از ایران می‌گیرد اما این نوع مهاجرت فی النفسه از سر استیصال و همراه با تصورات غلط از فرهنگ و اقتصاد دنیای غرب هست. نکته دیگر آنکه مهاجر قصه ما هرگز تفاوت زیادی بین استرالیا، کانادا، آمریکا و اروپا نمی‌بیند و از نظر او همه آنها کاملا مساوی و برابر و در منتهای رفاه و آزادی و… هستند. چون رسانه‌های غربی فارسی زبان بر روی تفاوت‌ها فکوس ندارند. بیشتر تکیه آنها بر انتشار اخبار بد و ناامیدکننده از ایران است که در عین حال هرگز هیچ راه حلی برایشان وجود ندارد!

اتفاق دیگری که این حجم از سیاه نمایی باعث آن می‌شود تهی شدن مردم از عزت نفس، اعتماد بنفس و غرور ملی است. این تصور که در خارج از مرزها همه چیز خوب هست و در ایران همه چیز بد ناخودآگاه فرد را متقاعد می‌کند که در طول زندگی بدبخت و بیچاره بوده و باید کم ادعا و مطیع باشد و به سهروند درجه دو بودن رضایت بدهد.

فرد بدون آنکه خود متوجه باشد اعتماد بنفس خود را از دست می‌دهد و حس ناچاری و ضعیف بودن می‌کند. حس می‌کند که هرگز کاری از دستش برنمی‌آمده و همچنان کاری از عهده او بر نمی‌آید مگر غر زدن سیستماتیک، سیاسی جلوه دادن همه چیز، و انداختن مسئولیت همه مشکلات جامعه به گردن حکومت!

ساده‌ترین راه کار سریع و شانه خالی کردن از کلیه مسئولیتهای اجتماعی.

انگشت اتهام فقط و فقط روبروی حکومت هست و افراد جامعه هرگز نه مسئولیتی در قبال مشکلات دارند و نه توان تاثیر گذاشتن بر شرایط و حل مشکلات را. تنها کار بدون هزینه بازنشر پست‌های زرد و سیاه نمایی از شرایط موجود است. بطوری که همگان حس خودقربانی پنداری داشته باشند. زمانی که این حس در آنها به اندازه کافی تقویت شد ناخودآگاه دنبال جلاد و نجات دهنده می‌گردند. جلاد می‌شود سیستم سیاسی جامعه و نجات دهنده می‌شود مهاجرت. اما براستی این حجم فقر تئوری برای مهاجرت و سردرگمی چقدر باعث رنجش افراد از مهاجرت شده است و چند نفر از مهاجرین را گرفتار دور تسلسل و باطل مقایسه کشور خود با کشور مبدا کرده؟ حتما همه ما در اطراف خود اینچنین مهاجرینی را دیده‌ایم.

برای خواندن دیگر مطالب آیدین جواهریان به وبلاگ او به آدرس زیر مراجعه کنید:

//aidinjavaherian.wordpress.com/


برچسب ها : , , ,
دسته بندی : اجتماعی , اخبار , اسلایدر
دیدگاه کاربران کل نظرات :4
  • آرزو

    تاریخ : ۲۳ - مرداد - ۱۳۹۹

    واقعا مطلب عالی و به جایی بود.
    کاملا ۱۰۰% موافق این مطلب هستم. و خوشحالم که دیدم افراد دیگری هم هستند که همین تفکرات را دارند.
    از ماست که بر ماست


    پاسخ

  • A

    تاریخ : ۲۴ - مرداد - ۱۳۹۹

    واقعا خیلی بدبختی و بیسواد که دزدی ها. وطن فروشی ها. نوجوانان و مردم کشی ها کشور. و زیر سلطه حکومت های کمونیستی بردن سرزمین مون و فساد اخلاقی مسئولین رو به مردم نسبت میدی و مردم رو زیر سوال میبری بخدا من که سواد سیاسی هم ندارم میدونم که یه درصد با مردم نیستی متاسفم برات لطفا نمک به زخم مردم نریز خدا رو خوش نمیاد یه ذره روانشناسی بخونی میفهمی که متهم کردن این مردم ستم دیده واسیر ورنج کشیده. نشونی از کمبود های کودکی و ناسالم بودن روحی اینجور افراد هس


    پاسخ

  • مازیار

    تاریخ : ۲۴ - مرداد - ۱۳۹۹

    خوبی نویسنده مقاله؟کجا زندگی میکنی؟ایرانی ایا؟


    پاسخ

  • حمید

    تاریخ : ۲۵ - مرداد - ۱۳۹۹

    برای مردمی که اکثرشون زیر خط فقر رفتن و در اولین بخش هرم مازلو گیر کردن رعایت مواردی مثل حفظ محیط زیست و امثالهم اصلا ساده نیست
    بخصوص که خیلی از اونها هنوز دوران پیش از انقلاب ۵۷ را به یاد دارند


    پاسخ

ارسال دیدگاه