وبسایت اطلاع رسانی فارسی زبانان استرالیا | Voice Of Australia

| شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ | Saturday 27 April 2024
» اخبار » تور کنسرت‌های تار و پود در استرالیا

تاریخ انتشار : 1397/01/20 - 12:15

تور کنسرت‌های تار و پود در استرالیا

صدای استرالیا - تور کنسرت‌های تار و پود با حضور حمید متبسم و مهدیه محمدخانی در استرالیا برگزار می‌شود.

تور کنسرت‌های تار و پود در استرالیا

صدای استرالیا – تور کنسرت‌های تار و پود با حضور حمید متبسم و مهدیه محمدخانی در استرالیا برگزار می‌شود.

این تور کنسرت به خوانندگی مهدیه محمدخانی و آهنگسازی و رهبری ارکستر حمید متبسم در شهرهای پرت، بریزبین، سیدنی و ملبورن برگزار خواهد شد.

سمیرا گلباز، بهار مدیری، ارسلان علیزاده و بهنام معصومی نیز در این کنسرت به ترتیب سه‌تار، کمانچه، بربط و پرکاشن را خواهند نواخت.

جهت کسب اطلاعات بیشتر در خصوص این کنسرت و خرید بلیط می‌توانید به این وب سایت و یا صفحه فیسبوکی این رویداد مراجعه کنید.

فرشاد توکلی در خصوص تار و پود در نثر نوشته است:

تار و پود اقتباسی آزاد و موسیقایی است از منظومه‏ی عاشقانه‏ی خسرو و شیرین اثر نظامی گنجوی شاعر بزرگ قرن شش هجری (۱۲ و ۱۳ میلادی). خسرو و شیرین شرح عشق و دلدادگی و ماجراهای دو شاهزاده‏ی کهن مشرق زمین یعنی خسرو پرویز فرزند هرمز چهارم امپراطور ایران و شیرین شاهدخت ارمنستان است. هرچه داستان نظامی شرح دلدادگی و عشقی است که نخوت و غرور انسان‏ها وصلش را از دسترس دور می‏سازد، روایت حمید متبسم شرح وصلی است که به یُمنِ عشقِ عمیق و پاکِ دو عاشق میسر می‏شود. عشقی بی‏پایان که غایتش یگانگی است و فصلی جز بهار ندارد. روایت متبسم نه از تغییر اشعار و داستان، که از گزینش خاصش از منظومه‏ی نظامی به‏دست می‏آید.

آغاز و پایانِ تار و پود ستایش عشق است به عنوان کانون و اساسِ هستی؛ گوهری که به گفته‏ی نظامی تنها با اندیشه‏ی عمیق می‏توان به اهمیتش پی بُرد. پس از چنین دیباچه‏ای، متبسم به آغاز عشقِ خسرو و شیرین می‏پردازد. شاپور نقاش برجسته‏ و خردمندِ دربار به‏نحو بی‏نظیری شیرین را برای خسرو توصیف می‏کند. خسرو چنان از این وصف آشفته می‏شود که شاپور قول می‏دهد برای آنکه خسرو به مرادش برسد هر آنچه در توان دارد به‏کار گیرد. پس به ارمنستان، جایی که عمه‏ی شیرین ملکه و فرمانروای آنجاست، می‏رود و با هنر خود نقش دقیقی از خسرو را به تصویر کشیده، بر سر راه شیرین و ملازمانش قرار می‏دهد. شیرین که چشمش بر نقش می‏افتد مبهوت می‏شود. بارها و بارها به آن نگاه می‏کند و هربار بیشتر از پیش دل می‏بازد. عزم جزم می‏کند و به سوی تیسفون، شهری که خسرو در آن است، می‏تازد.

هم‏زمان، خسرو در انتظار و شوق دیدار شیرین با جمعی از نزدیکانش به قصد شکار به طبیعت می‏زند. در میانه‏ی راه به چشمه‏سار و برکه‏ای می‏رسد که دستِ بر قضا شیرین در آن غبار راه از تن می‏شوید. خسرو که شیرین را نشناخته محو زیبایی زنی که در برکه است بر او چشم می‏دوزد. شیرین که گیسوهایش صورتش را پوشانده از وجود این غریبه بی‏خبر است. وقتی موهایش را کنار می‏زند خسرو را می‏بیند، اما به‏جا نمی‏آورد. او که مطمئن است دلش تنها برای خسرو می‏تپد از تأثیر چهره‏ی این غریبه بر خود تعجب می‏کند و برای وفا به آنچه عشق‏اش می‏داند لباس پوشیده، سوار بر اسب از آنجا می‏رود.

پس از این ملاقات، بار دیگری در شکارگاه دو عاشقِ مهجور با یکدیگر روبرو می‏شوند. این‏بار نام هم را می‏پرسند و چون یکدیگر را باز می‏شناسند از اسب‏ها فرو می‏آیند و در وصال هم اشک شوق می‏ریزند. خسرو و شیرین چنان با هم و در هم می‏تنند که تشخیص‏شان از هم برای دیگران غیرممکن می‏شود. حمید متبسم داستان را با تصویری که درهم‏تنیدنِ این تار و پود می‏سازد به پایان می‏رساند؛ تصویر یگانگی عاشق و معشوق، که چیزی جز خودِ عشق نیست. و اینجاست که دوباره از اشعار ستایشگر عشق استفاده می‏کند و دفترِ تار و پود را با همان بهاری که آغاز کرده بود می‏بندد؛ بهار عشق.


برچسب ها : , , ,
دسته بندی : اخبار , جشن ها و رویدادها , فرهنگی , پیشنهاد سردبیر
ارسال دیدگاه