وبسایت اطلاع رسانی فارسی زبانان استرالیا | Voice Of Australia

| جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ | Friday 26 April 2024
» اجتماعی » یک مسافر تشریح کرد: ماجرای یک شبانه‌روز سرگردانی مسافران پرواز کانتاس

تاریخ انتشار : 1401/10/07 - 9:12

یک مسافر تشریح کرد: ماجرای یک شبانه‌روز سرگردانی مسافران پرواز کانتاس

صدای استرالیا– یکی از مسافران پرواز سنگاپور به لندن کانتاس که مجبور به فرود اضطراری در فرودگاه باکو شده بود، […]

یک مسافر تشریح کرد: ماجرای یک شبانه‌روز سرگردانی مسافران پرواز کانتاس

صدای استرالیا– یکی از مسافران پرواز سنگاپور به لندن کانتاس که مجبور به فرود اضطراری در فرودگاه باکو شده بود، جزییاتی از این حادثه را بیان کرده است.

روز ۲۴ دسامبر پرواز هواپیمایی کانتاس از سنگاپور به فرودگاه هیثرو لندن، پس از دریافت زنگ هشدار وجود دود در بخش بار، مجبور به فرود اضطراری در فرودگاه باکو شد.

کایلی پالم‌کوییست و خانوده‌اش، سوار این هواپیما بودند و قصد داشتند از سیدنی به لندن بروند.

کایلی که متولد سوئد است؛ اما ۱۲ سال است که با خانواده‌اش در سیدنی زندگی می‌کند، گفت: تقریبا در میانه راه از سنگاپور به لندن بودیم که دخترم گفت هواپیما از مسیر خارج شده و درست هم می‌گفت. البته تا ده دقیقه پس از آن هم خدمه پرواز چیزی در این مورد اعلام نکردند.

کایلی گفت: پس از آن موضوع به مسافران اعلام شد و خلبان مرتبا می‌گفته که «ایمنی در اولویت است.»

به گفته این مسافر، فرود در آذربایجان، با آن همه خودروهای آتش‌نشانی و اورژانس و نور چراغ قوه‌ها که روی هواپیما افتاده بود، هیجان انگیز بوده؛ اما پس از فرود، این هیجان هم تمام شده است. 

پس از خروج از هواپیما، مسافران با اتوبوس به ترمینال فرودگاه منتقل شداند و به آنها اعلام شد که گروه ایمنی، هواپیما را بررسی می‌کند و مسافران پس از چند ساعت می‌توانند به مسیرشان ادامه بدهند؛ اما خانم پالم‌کوییست به همراه خانواده و سایر مسافران، مجبور شدند ۱۱ ساعت تمام در فرودگاه بمانند.

یک مسافر تشریح کرد: ماجرای یک شبانه‌روز سرگردانی مسافران پرواز کانتاس

وی گفت: حالا می‌فهمم که کانتاس باید تصمیم می‌گرفت که با ۳۵۶ مسافر چه‌کار کند؛ اما در آن مدت انتظار، نبود ارتباطات بین کانتاس و مسافران آزار دهنده بود.

به گفته پالم‌کوییست، پس از ۱۱ ساعت انتظار بدون داشتن اطلاعات، کارکنان فرودگاه باکو شروع به وارد کردن دستی اطلاعات پاسپورت‌ها درون سیستم کردند.

به گفته وی، باید پاسپورت‌های‌مان را درون یک کیسه پلاستیکی بزرگ می‌ریختیم و به کارکنان فرودگاه تحویل می‌دادیم؛ در حالی که دعا می‌کردیم پاسپورت‌ها گم و گور نشود و سالم به دست‌مان برسد.

کایلی افزود: برگرداندن پاسپورت‌ها هم جالب بود. کارکنان کانتاس با کمک برخی از مسافران، اسامی را با صدای بلند داد می‌زدند تا آنها را تحویل بگیریم. بعد از آن نیز مسافران به هتل ماریوت در باکو منتقل شدند.

وی توضیح داد: ما خوش‌شانس بودیم که زودتر رسیدیم و تحویل اتاق‌مان یک ساعته انجام شد. اما مسافران بیچاره‌ای که بعد از ما بودند، چند ساعت معطل شدند.

اتاق‌هایی هم که تحویل داده شده، گویا تعریفی نداشته است. به گفته پالم‌کوییست، اتاق‌شان بوی فاضلاب می‌داد؛ اما وی خوشحال بود که پس از آن همه انتظار در فرودگاه، لااقل می‌تواند در تخت استراحت کند.

علی‌رغم سردرگمی و دردسرهای پیش‌ آمده، خانم پالم‌کوییست گفت باکو شهر زیبایی است و مکانی که اگر این حادثه اتفاق نمی‌افتاد؛ شاید هرگز نمی‌توانست از آن دیدن کند.

وی گفت: بزرگ‌ترین مشکل من این بود که فقط چند پیام متنی درباره وضعیت پیش آمده دریافت کرده بودم. چند بار در طول شب بیدار شدم و گوشی را چک کردم که ببینم خبر تازه‌ای اعلام شده یا نه؛ که نشده بود. در حالی که ایام کریسمس بود و همه ما دوست داشتیم کنار عزیزان‌مان باشیم.

بالاخره وقتی این مسافران سرگردان سوار هواپیمای بازگشت کانتاس شدند، خدمه هواپیما که آنها هم وضعیت مشابهی داشتند از همه بابت درک‌ شرایط تشکر کردند. اما آنها هم نمی‌دانستند که وقتی به انگلستان برسند، چه اتفاقی قرار است بیفتد. خدمه به مسافران می‌گفتند که افرادی در فرودگاه برای استقبال حاضر خواهند بود؛ در حالی که این اتفاق نیفتاد.

هنگام رسیدن به هیثرو پس از این سفر بلند مدت، هرج و مرج تازه‌ای انتظارشان را می‌کشید.

به گفته پالم‌کوییست، آنها که دو پرواز را به مقصد سوئد از دست داده بودند و دنبال این بودند که بفهمند چمدان‌های‌شان کجاست و همه نگران و مضطرب بودند.

اما خانواده پالم‌کوییست به لطف استفاده از برچسب‌های ردیابی اپل که روی چمدان‌های‌شان زده بودند، توانستند بارشان را در ترمینال کناری پیدا کنند.

کایلی تاکید کرد که آنها مجبور بودند چهار ساعت دیگر هم منتظر پرواز سوم بمانند تا از لندن به مقصد در کپنهاگ پرواز کنند و از آنجا هم سه ساعت رانندگی تا گوتبورگ سوئد در انتظارشان بود.

وی گفت: پس از یک ماجراجویی ۲۷ ساعته، بالاخره ساعت یک صبح به مقصد رسیدیم و مستقیم به تخت‌خواب رفتیم.

منبع:news.com.au


برچسب ها : , ,
دسته بندی : اجتماعی , اخبار , اسلایدر
ارسال دیدگاه